سوینسوین، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

سوین ثمره عشق ما

ماجراهای سوین و ستاره

سلام گل دخترنازم . موقعیکه بچه بودم همیشه دوست داشتم از هرفرصتی برای خاله بازی استفاده کنم .واین روزها حال تو شبیه حال بچگیهای منه .یه عروسک داری که اسمشو من گذاشتم ستاره چون شماهنوز نمیتونستی صحبت کنی حالا اگر بعدهااین اسمو دوست نداشتی عوضش کن ،جونم برات بگه بازی کردنت باستاره واقعا برای من جذابه :  وقتی بغلش میکنی و دور اتاق راه میری و پشت ستاره میزنی و لالایی میخونی تمام فکرم میره پیش حس مادری که تووجودته  وقتی اب بهش میدی و ستاره نمیتونه قورت بده و لباسش خیس میشه و میخواهی خشکش کنی یادم میوفته چقدر برات مهمه که ستاره همیشه مرتب باشه لباسشو درمیاری و میندازی تو ماشین لباسشویی تابرات بشورمش  خلاصه این اتفاقات وقتی ...
10 خرداد 1394

تولد سقای تشنه لب مبارک

سلام مامانی . دیشب برای اولینبار من و تو بابایی و خاله الهه و خاله ریحانه رفتیم مولودی .شما یه تیپ نازی زدی که بیاو ببین .یه پیراهن قرمز باجوراب ساق کوتاه توری که بهت خیلی میومد ،اما تو حسینیه گرم بود اول پیرهنتو دراوردی و بایه زیرپش و شرت شدی !!!! من مرده بودم از خنده نه به اون تیپ و نه به این تیپ . کلی هم دست زدی و شکلات پخش کردی از خانها یاد گرفتی شکلات بپاشی دیگه امون نمیدادی گلم . کنارتو امسال به ام البنین ع تولد سقای تشنه لب و تبریک گفتیم و تو رو سپردم به دستان پرازغیرت عباس ع . امیدوارم همیشه یادت بمونه که حرمت دستانیکه تورو بهشون سپردم نگه دار ی  دوستت دارم دخترک نازم بشترازهمیشه
3 خرداد 1394

نذرمو اداکردم گل دخترم

سلام فرشته نازم . اشی که نذر ش ن کرده بودمو پختم و خدارو شکر نذرمو اداکردم . دوروز شما و بابای از صبح باهم بودین تامن بتونم به کارم برسم .اماطبق شنیده ها سوین خانم من بی حوصله بوده و بهانه گیر چون مامانی و میخواسه ‌،قربونت برم منم خییلی دلتنگ تو بودم . این فاصله کوتاه بهم فهموند چقدر تموم قلبمو تصاحب کردی ناز دونه من. سوین جان ،کنارتو ارامشی دارم که وقتی نیستی هیچ ارامبخشی نمیتونه ارومم کنه ،هیچ اتفاقی نمیتونه خوشحالم کنه ،هیچ کلامی نمیتونه احساسمو توصیف کنه گل مامان کنارتو همه ی دنیا یه رنگی میشه باور نکردنی . دوستت دارم فقط میام چندخط مینویسم که تخلیه بشم از بس دوستت دارم گل مامان 
2 خرداد 1394
1